خواب دیدم در این شب غربت...

ساخت وبلاگ

خواب دیدم در این شب غربت

خواب دستی عجیب و خون آلود

خواب دیدم که پیکرم خواهر

طعمه ی گرگ های وحشی بود

**

اضطرابی به جانم افتاده

که بیان کردنش میسر نیست

یک جوان مرد با شرف زینب

بین این سی هزار لشگر نیست

**

ماجراهای عصر فردا را

در نگاه تر تو میبینم

راضیم به رضای معبودم

تا سحر بوته خار میچیینم

**

شب آخر وصیتی دارم

در نماز شبت دعایم کن

ظهر فردا به خنده ای خواهر

راهی وادی منایم کن

**

باغ سرسبز خاطراتت را

غصه پاییز میکند زینب

گوش کن شمر خنجر خود را

آن طرف تیز میکند زینب

**

عصر فردا از اهل بیت رسول

زهر چشمی شدید میگیرند

وقت تاراج خیمه های حرم

چند کودک ز ترس میمیرند

**

کوفیان شهره ی عرب هستند

مردمانی که دست سنگین اند

رسمشان است میوه را در باغ

با همان شاخ و برگ می چینند

**

دور کن از زنان و دخترها

هرچه خلخال در حرم داری

خواهرم داخل وسایل خود

روسری اضافه هم داری؟؟؟

**

عصر فردا بدون شک اینجا

میزند گردبار خاکستر

با صبوری به معجرت حتما

گره ی محکمی بزن خواهر

گفتم: چرا نزدی؟...
ما را در سایت گفتم: چرا نزدی؟ دنبال می کنید

برچسب : خواب دیدم در این شب غربت,دانلود خواب دیدم در این شب غربت, نویسنده : byabanyadam6 بازدید : 199 تاريخ : پنجشنبه 22 مهر 1395 ساعت: 9:35